1 سالگی
دخترم 1 سال و 20 روزه که از به دنیا اومدنت میگذره،عزیزم 2 ماهی بود که مشغول اسباب کشی بودیم و نتونستم وبلاگتو آپ کنم
عزیز دلم ،دختر شیرینم انقد نازو شیرین شدی که هرروز که میبینمت دلم برای بوسیدنت پر میکشه،چقدر این 1 سال زود گذشت،روزی که به دنیا اومدی فکرنمیکردم بزرگ شدنت انقدر سریع باشه که دلم برای لحظه لحظه های این 1 سال گذشته تنگ بشه،برای اولین حرفهایی که تمرین میکردی بگی با، باب،دد،ققققق،خخخخ،ما،ما...
برای اولین روزی که غلط زدی و چقدر ذوق کردیم،برای چهار دست و پا رفتنت ،برای ایستادنت و برای هر قدمی که میزاری تا استقلال خودتو بیشتر نشون بدی.نازگلم دوست داشتنت شیرینه،شیرینتر از هرچیزی که تو دنیا هست.
عزیزم هنوز درست نمیتونی راه بری و بعد از چند قدم زمین میوفتی،اما کلمه هارو یاد گرفتی عمه،دا(دایی)،بابا،ماما،بده،بیا،من،...
عکسای تولدت رو بعدا میزارم :)