1 سال و 10 ماه
آیلین عزیزم دختر گلم هر لحظه بودن در کنارت به من لذتی میده که با هیچ چیزی تو دنیا نمیشه محاسبه اش کرد.
شیرینیات روز به روز بیشتر میشه و همینطور شیطنات
الان 4 ماهه که کار جدید میرم و شما از صبح ساعت 7 میری خونه مامان جون تا ساعت 4 که من بیام،خلاصه حسابی با مامان جون مشغولی.بعضی روزا که از سرکار میام میبینم هنوز مشغول شیطونی هستی و مامان این شکلی شدهیه وقتایی هم اینه شما هم این هستی همیشه
هنوز نمیتونی دو کلمه ای بگی ولی حرف زدنت خیلی بهتر شده
مامانی،بابایی،بابی(بعضی وقتا به باباجون میگی)،مامی(بعضی وقتا به مامان بزرگات میگی)،دایی ،دَدَر،آبَه،به،دست ،مو،دِل،پا ،دو ،ماه، اینا رو درست میگی
بیب:یعنی سیب
آینین:آیلین
بوغ:دوغ
دِه:سه
باباب:وهاب
مینگ مین:نعیمه
جیر:شیر
بوووو (با صدای o):برو
شین:بشین
بِییم:بریم
میو:گربه
دایی:چایی
آغال:آشغال
آقال:الله اکبر با سجده
عاشق مداد رنگی و دفتر هستی نقاشیات هم خیلی قشنگه خط خطه همش که البته خودت میگی جوجو و میو